آموزش کامل رهگیری کیف پول ارزهای دیجیتال
بلاکچین از زمان پیدایش خود، بهعنوان یک سیستم دفترِ کلِ توزیعشده برای ردیابی داراییهای بیتکوینی، پیشرفت فوقالعادهای داشته است. این امکان وجود دارد که در آینده، فناوری بلاکچین سیستمهای مدیریت هویت فعلی را با سازوکاری بسیار مطمئن جایگزین کند.
به لطف بلاکچین، کاربران کنترل بیشتری بر هویت خود خواهند داشت. سازمانها فقط با اجازهی مشتریان امکان استفاده از دادهها را خواهند داشت و هیچ نهاد مرکزی نمیتواند هویت مشتریان را به خطر بیندازد.
دولتها در سراسر جهان، از جمله هند، چین، ایالات متحده و اروپا، درمورد رمزارزها ابراز نگرانی کردهاند. زمانی بیتکوین بهعنوان پول زیرزمینی شناخته میشد که حتی قدرتمندترین سرویسهای جاسوسی جهان قادر به دنبال کردن آن نبودند- اما دیگر چنین نیست.
مواردی در سال ۲۰۱۵، مثلآً پروندهی مربوط به بنیانگذار بازار بیتکوین «سیلکرود (Silk Road)»، که بهدلیل کمک به فروش یک میلیارد دلار مواد مخدر غیرقانونی به حبس ابد محکوم شد، چیز دیگری را نشان میدهد. مأموران همچنان میتوانند این پولها را ردیابی کنند.
حتی مخفیانهترین رمزارزها مانند مونرو، دش و ورج ممکن است تا حدی قابلردیابی باشند. این بدین دلیل است که بلاکچین یک دفتر کل توزیعشده است. همهی معاملات در دفتری ثبت و نگهداری میشوند که دسترسی به آن برای عموم آزاد است.
بلاکچین و ناشناس بودن
بلاکچین انواع مختلفی دارد و بیتکوین رمزارزی مبتنی بر سیستم بلاکچین است؛ یعنی رکوردهای زمانی که نشان میدهند بیتکوین چه زمانی ایجاد شده، کجا و توسط چه کسی استفاده شده است.
دسترسی به این فهرست، که گاهی به آن دفتر کل هم گفته میشود، برای عموم آزاد است. اینکه کدام کیف پول، کدام بیتکوین را در کجا خرج کرده، برای همه قابلمشاهده است؛ اگرچه مجموعهای از اعداد و حروف درهمبرهم، شخص خرجکنندهی پول را مخفی و ناشناس نگه میدارد.
برای مثال، اگر شخصی را میشناسید که در یک روز خاص، برای سرویس خاصی، مثلاً ویپیان، پول خرج کرده است، میتوانید آدرس بیتکوین شخصی را که برای آن ویپیاِن پول خرج کرده، در دفتر کل جستوجو کنید.
حتی اگر نتیجهی جستوجوی شما بیش از یک یا دو آدرس شد، در جای دیگری هم میتوانید بررسی کنید که این پول کجا خرج شده است. اگر یکی از آدرسهای بهدستآمده مانند جان بهطور مرتب به ویکیپدیا کمک مالی کند، نقطه دادهی دومی خواهید داشت.
مشکل اصلی بیتکوین کیف پول آن است، جایی که بیتکوین شما در آن نگهداری میشود. متأسفانه، اکثر کیف پولهای رمزارزها بهجای اینکه ناشناس باشند، دارای نام مستعار هستند. ناشناسی به معنای «بینامونشان» بودن است، اما کیف پول شما نامی ساختگی، یعنی نام مستعار، به شما میدهد.
ناشناس بودن در بلاکچین یا نام مستعار داشتن؟
اگرچه بسیاری از رمزارزها، مانند بیتکوین، قابلردیابیتر از معاملات نقدی هستند، اما برخی رمزارزها مانند زیکَش، مونرو، گرین و بیم، با هدف ناشناس ماندن و حفظ حریم خصوصی افراد ایجاد شدهاند.
هرچند برخی معاملات، برای کمک به فعالیتهای غیرقانونی، بهصورت ناشناس انجام میشوند، اما حریم خصوصی یکی از حقوق اساسی بشر است که دولتها باید برای شهروندان خود فراهم کنند و حفظ آن برای آزادیِ بیشتر ضروری است.
بسیاری از افراد در جامعهی رمزنگاری، بهدلیل مسألهی حریم خصوصی، برای پنهان کردن هویت واقعی خود در راستای حرکت بهسمت خودمختاری و یا برای محافظت از حریم خصوصی و امنیت خود، از اسامی مستعار استفاده میکنند. بیتکوین برای بسیاری از افراد جذاب است؛ زیرا امکان ناشناس ماندن افراد در سیستم آن تعبیه شده است.
بحث و گفتوگو بین فعالان حریم خصوصی و سیاستگذاران درمورد مزایا و معایب رمزارزهای مستعار و ناشناس همچنان ادامه دارد. با این حال، با توجه به سرعت زیاد پیشرفت تکنولوژی و پذیرش گستردهی رمزارزها، باید خیلی زود راهحلی برای این مسأله پیدا کرد.
هویت خودمختار
این رویکرد ذاتاً تغییرناپذیر و امنتر از سیستمهای هویتی فعلی است، که از طریق بلاک چین امکانپذیر شدهاند. این احتمال وجود دارد که هویت خودمختار، نحوهی اتصال ما به خدمات اینترنتیِ مختلف را با استفاده از هویت خودمان بهطرز چشمگیری دگرگون کند.
افراد هویت خود را با استفاده از شناسهی هویت خودمختارشان ثابت میکنند و با این کار، دیگر نیازی به استفاده از رمز عبور نیست.
- هویت خودمختار، بهلحاظ نظری، به کاربران این امکان را میدهد که:
- کنترل هویت خود را حفظ کنند.
- دسترسی به دادهها و بهروزرسانی آنها (هرچند ممکن است برای برخی ادعاها تأیید شخص ثالث لازم باشد)
- انتخاب میکنند که کدام اطلاعات را مخفی نگه دارند.
- دادهها منتقل میشوند (در صورت جابهجایی، به سازمان یا حتی حوزهی قضایی دیگر)
- اگر خواستید، هویت خود را حذف کنید.
چنین سیستمی باید الزامات خاصی را برآورده کند:
- الگوریتمهایی که قادر به تأیید هویت افراد و ادعاهای آنها باشند.
- صرفنظر از پلتفرم یا طراحی مورداستفاده
- هویتهایی که برای مدتزمانهای طولانی دوام خواهند داشت.
- توانایی برقراری ارتباط با یکدیگر
- دادهها فقط با اجازهی کاربران به اشتراک گذاشته میشوند.
- سازمانها باید فقط به اطلاعات موردنیاز خود دسترسی داشته باشند، نه به کل پایگاه دادهها.
- حقوق کاربران محفوظ باشد.
صرافیها، احراز هویت و مدارک شناسایی
همهی صرافیهایی که به شما امکان مبادلهی پول نقدِ تحت حمایت دولت را با رمزارزها میدهند، به مدارک شناسایی مانند گذرنامه، گواهینامهی رانندگی یا کارت شناسایی دولتی نیاز دارند. صرافیها، برای اینکه عملکرد خوبی داشته باشند، باید مانند بانکهای معمولی از دستورالعملهای احراز هویت مشتری استفاده کنند.
احتمالاً این امر مستلزم درخواست مدارک شناسایی، مدارک مربوط به درآمد و سایر اطلاعات شما باشد. آنها این کار را انجام میدهند چون مجبورند، درست مانند بانکها: دولتها در سراسر جهان، پولشویی را، صرفنظر از نحوهی انجام آن، سرکوب میکنند.
مسئولان فقط با گرفتن اطلاعات شما از صرافیها متوجه میشوند چه کسی، چقدر و در چه زمانی خرید کرده است؛ زیرا دفتر کل عمومی است.
این امکان وجود دارد که شما بدون احراز هویت مشتری رمزارز بخرید، اما این کار پیچیدهتر و احتمالاً خطرناکتر از استفاده از صرافیهای منطبق با دستورالعملهای احراز هویت مشتری است. صرافیهای غیرمتمرکز و دستگاههای خودپردازِ بیتکوین رایجترین روشهای خرید رمزارز بدون احراز هویت هستند.
هیچ نهاد مرکزی صرافیهای غیرمتمرکز را اداره نمیکند. بازارهای همتابههمتا و بازارسازان خودکار، دو نمونه از صرافیهای غیرمتمرکز هستند.
روش فدرال رزرو برای پیدا کردن ۳.۶ میلیارد دلار در بیتکوینهای سرقت شده:
به نظر میرسد که ریزش 3.6 میلیارد دلاری بیتکوین دولت ایالات متحده در این هفته نشاندهندهی اثربخشی پنجسالهی آن در جلوگیری از برخی فعالیتهای غیرقانونی پولشویی باشد. پنجشنبهی گذشته، وزارت دادگستری مدعی شد که در اجرای یک حکم بازرسی، 94,636 بیتکوین را از کیف پول آنلاین دو فرد متهم به پولشویی مصادره کرده است.
هدر مورگان ۳۱ ساله و همسرش، دیوید مورگان، نیز ۳۱ ساله است.
ایلیا لیختنشتاین، ۳۴ ساله. عمدهی بیتکوینهای ضبطشده تقریباً 120,000 بیتکوینی هستند که در سال 2016 از صرافی رمزارز بیتفینکس هک شده بودند.
بر اساس شکایت حکومت فدرال، این زوج وجوه دزدیدهشده را از طریق سایتهایی مانند آلفابِی در دارکوب- بخشی از اینترنت که فقط از طریق مرورگرهای خاصِ طراحیشده برای پنهان کردن هویت قابلدسترسی است- و میکسرهایی که با تجزیهی تراکنشهای رمزارزی، ردیابی آنها را دشوارتر میکنند، منتقل کرده بودند.
علاوه بر این، حکومت از چندین آدرس ایمیل برای ایجاد حسابهای جعلی با کیف پولهای بدون میزبان و تقریباً ده صرافی مختلف بیتکوین استفاده کرده است. این زوج به سرقت اصلی بیتفینکس متهم نشدهاند و هنوز هیچ شخص دیگری در این پرونده متهم نشده است.
دولتها قادر به کنترل کیف پول شما نیستند
گنجانیدن مقررات ارزهای دیجیتال در یک لایحهی نامربوط، محافظت شخصی از اموال دیجیتال را ضرورت میبخشد.
هیچیک از دولتها قادر به منع مردم در استفاده از فنآوری نیستند. مهم نیست یک ایالت تا چه حد راه دسترسی مردم به فنآوری را ناهموار کند، چراکه همیشه کسانی هستند که درصورت کاربردی بودن فنآوری، قوانین را زیر پا گذاشته و محدودیتها را دور بزنند.
دولت ایالات متحدهی آمریکا قصد دارد تا این هفته بستهی زیرساختی دو حزبی (BIF) را تصویب کند؛ لایحهای با هدف احیای زیرساختهای کشور که جهت تامین مالی خود، با دلایلی عجیب ممنوعیتهایی برای استفاده از ارزهای دیجیتال را در خود گنجانده است.
حوزهی ارزهای دیجیتال در آمریکا هماکنون هم تحت مقرارت سختگیرانهای قرار دارد، اما بااینحال، مفاد مبهم این لایحه، الزامات را تا حدی سنگین کردهاست که رعایت آنها، برای اکثر مشاغل دشوار خواهد بود. این لایحه در شکل فعلی خود، صنعت روبهرشد کریپتو را در کشور از بین میبرد و ناقض حقوق حریم خصوصی افراد است.
این امر چیزی جز بیکفایتی محض ابرقانونگذاران پشتپرده را نمیرساند که ظاهراً چیزی در مورد بیتکوین یا فنآوریهای مرتبط با آن نمیدانند، بماند حقوق و آزادیهای فردی که هر دو جای خود دارند!
مفاد این [لایحه] میتواند برای بسیاری از افراد، الزامات نظارتی جدیدی در اکوسیستم بلاکچین ایجاد کند.
بنیاد مرزهای الکترونیکی
ارزهای دیجیتال قادرند تا آیندهی اقتصاد جهانی را بهشکل غیرقابلتصوری متحول کنند. اِعمال تغییرات قابلملاحظه در مقررات لایحه بهعنوان راهی برای کاهش هزینههای پروژههای نامربوط، نشاندهندهی بیاعتنایی آشکارا به فنآوری ارزهای دیجیتال است که میتوانست آمریکا را دوباره به جایگاه بلندمرتبهی خود در اقتصاد جهانی بازگرداند.
استقلال پروژههای منبعباز
وقتی فنآوری بهصورت اختصاصی و متمرکز باشد، تاثیرگذاری بر توسعه و درنهایت توقف فنآوری بهواسطهی تحت فشار قرار دادن تولیدکننده یا نگهدارندهی (مسئول تغییرات و بهروزرسانیها) آن کار سختی نیست. پروژههایی مانند بیتکوین و Trezor نمونههایی از ابتکارات منبعباز هستند که تحت کنترل نهادهای بیکفایت قرار ندارند.
افراد، سازمانها و شرکتهایی که در حال استفاده از این پروژهها هستند، مشترکاً آنها را ذخیره و نگهداری میکنند. بااینحال، زنجیرهی تامین کیف پول سختافزاری بهعنوان یک محصول فیزیکی ممکناست مورد هدف قرار بگیرد.
قانونگذاران و سایر نهادها مانند گروه ویژه اقدام مالی (FATF)، همواره در محدودسازی استفاده از ارزهای دیجیتال ناکام میمانند. پروژههای منبعباز غیرمتمرکز، ذاتاً جانوارن هزارسَر سَرسختی هستند که هیچ مرجعی نمیتواند آنها را تحت سلطهی خود درآورد. درعوض، این مردم رایدهنده هستند که در نتیجهی عملکرد قانونگذاران ناکارآمد آسیب میبینند.
از آنجاییکه مفاد لایحهی زیرساخت غیرمنطقیاست و پیامدهای گستردهای در پی دارد، درصورت تصویب میتواند در کشورهای دیگر نیز منجربه اتخاذ سیاستهای نامربوط و درعینحال مخرب FATF در مورد تنظیم مقررات برای ارزهای دیجیتال شود که دراینصورت آسیب بزرگ دیگری متوجه حقوق حریم شخصی افراد خواهد بود.
بااینکه مزیت منبعباز بودن، کدهای برنامهنویسی را از گزند مقررات مصون میدارد، اما تصویب این مقررات همچنان میتواند میزان مقبولیت اکوسیستم بلاکچین را کاهش دهد، نوآوری را در نطفه خفه کند و بهطور کلی پیشرفت را به تعویق بیندازد که همهی اینها بهخاطر برخی داستانهای بیپایهواساس دربارهی هدف قرار دادن مجرمان سایبری انجام میپذیرد.
هر مقرراتی در مورد ارزهای دیجیتال، نه تنها باید پتانسیل رمزارزها در مسیر بهبود وضعیت مالی شهروندان را در نظر بگیرد، بلکه باید محدودیتهای اضافی تحمیلی بر مشاغل آماده اما اکثراً ناتوان برای رعایت مقررات را نیز شناسایی کند.
برای اجرای این مقرارت، هیچگونه حمایت مالی وجود ندارد و افراد میبایست برای پیروی از آنها هزینههای خدماتی زیادی متحمل شوند. ازآنجاییکه هیچگونه نهاد خدماترسانی مرکزی برای رسیدگی به الزامات وجود ندارد، همهی افراد مشغول یک چیز یعنی فراهمسازی ابزار لازم برای تحقق الزامات و درنتیجه رعایت مقررات هستند که کار بسیار بیفایدهایاست. تحمیل هزینهها بر دوش بخش خصوصی بسیار ظالمانهاست.
رومن ولی هراخ، مدیرعامل شرکت Confirmo
راز بقای جوامع منبعباز نوآوریاست، نه آزمایش لوایح قانونی؛ ازاینرو دولت میبایست مدتها پیش از تصویب هرگونه قانون به تامین ابزارهای گزارشدهی بپردازد.
لایحهی زیرساخت چگونه بر کیفهای سختافزاری پول تأثیر میگذارد؟
باتوجه به مفاد مبهم مقررات این قانون، شرکتهای ارائهکنندهی کیف پول سختافزاری، محتملاً برای افشای اطلاعات محرمانهی مشتریان خود، تحت فشار قرار خواهند گرفت. مثلاً برای کیف پول SatoshiLabs، پیروی از این قانون غیرممکن است، چراکه این شرکت حداقل اطلاعات مورد نیاز را از مشتریان خود جمعآوری میکند و آنها را بیش از 90 روز نگه نمیدارد.
اگر شرکتی بهناچار مجبور به پذیرش چنین مقرراتی شود، درقبال حریم شخصی و امنیت مشتریان خود مسئولیت بسیار سنگینی خواهد داشت. صادقانه بگوئیم، در این شرایط شرکت مزبور شاید ترجیح دهد که خدمات خود را متوقف کند و بگذارد که پروژهی Trezor مانند قبل، به همان صورت جامعهمحور و غیرمتمرکز به حیات خود ادامه دهد.
این امر باعث محدودیت دسترسی به ابزارهای امنیتی مهم مورد نیاز در فضای کریپتو خواهد شد، اما ازآنجاییکه پروژهی Trezor کاملاً منبعباز است، بنابراین کاربران فنیتر بهراحتی خواهند توانست که ابزار لازم را برای خود بسازند.
حق ایستادگی
معطوفسازی توجه مردم به سوءاستفادهی مسئولین از قدرت خود اصلاً غیراخلاقی نیست و سرپیچی از قوانین ناقض حقوق انسانی، کار درستیاست. درصورت تصویب لایحهی زیرساخت، اپراتورها، ماینرها و توسعهدهندگان کیفهای پول در سرتاسر صنعت کریپتو به اعتراض برخواهند خواست.
داستان مخالفت در برابر جامعهی کریپتو به اینجا ختم نمیشود و با شدت بیشتری ادامه خواهد یافت، اما حامیان این صنعت روزبهروز در حال افزایش هستند که از جملهی آنها میتوان به سناتورهایی اشاره کرد که مزایای بسیاری در بیتکوین میبینند.
بیتکوین که غیرقابلدستکاری به نفع طبقهی حاکماست، بهترین امید برای گذار به اقتصادی پایدار و عادلانه خواهد بود. شکی نیست که لایحهی زیرساخت، تاثیرات گسترده و ناتوانکنندهای بر دسترسی به ارزهای دیجیتال و بر تمامی شرکتهای کریپتومحوری که با مشتریان آمریکایی کار میکنند و یا وابسته به آنها هستند، خواهد داشت.
اساساً این یک حمله به اکوسیستم بلاکچین و حریم شخصی دیجیتال است، حملهای که روایت هدف قرار دادن مجرمین را به حدی تحریف کردهاست که اگر کسی تصور کند دولت واقعاً اختیار اجرای این مقررات را دارد، مورد مؤاخذه قرار نخواهد گرفت! اما بنا به دلایل بسیار، قضیه به این شکل نیست.
تصویب این لایحه، متاسفانه بر روی بسیاری از پروژههای شفاف و خلاقانه در ایالات متحده تأثیر منفی میگذارد و اثر غیرمستقیم آن در سراسر جهان مشاهده خواهد شد. این قوانین تاثیر معکوس خواهند داشت. واقعیت این است که تصویب لایحهی فوق منجربه ایجاد هزاران گنجینهی بسیار ارزشمند از دادههای محرمانه با امنیت پایین میشود که وخامت هرچهبیشتر مشکل روبهرشد نَشت دادهها را به دنبال دارد. هر دولتی که این قانون ناقص کریپتو را تصویب کند، به تشدید جرایم سایبری کمک کردهاست.
در برابر قوانین خطرناک از خود محافظت کنید
یک قانونگذار بههیچوجه نمیتواند کاربر کیف پول سختافزاری مثلاً Trezor را بر اساس آدرس ایجاد شده توسط دستگاه شناسایی کند، مگر اینکه کاربر با میل خود این اطلاعات را فاش کند. مثلاً قانونگذار نمیتواند هویت شما را هنگام استفاده از کیف پول برای دریافت وجه از صرافی یا سرویسدهندهای که اسناد فرآیندهای KYC و AML را برای آنها ارسال میکنید، شناسایی کند.
بهترین کار این است که به هیچوجه از این خدمات استفاده نکنید، اما این روزها دوری از این خدمات کار سادهای نیست. البته میتوانید پیش از انتقال رمزارزهای خود به کیف پول آفلاین، به استفاده از سرویسهای ترکیبکنندهی رمزارز مانند CoinJoin برای تبدیل رمزارزهای قدیمی به جدید فکر کنید.
رمزارزها و راههای سروکار داشتن با آنها، همگی براساس تعاریف ریاضی هستند. قلب این فضا آکنده از اعداد تصادفیست و هیچگونه اطلاعات مرتبط با هویت فردی اشخاص در این اعداد وجود ندارد. باوجود تسلیم برخی سرویسدهندگان در برابر مقررات و پیروی تمام و کمال آنها از قوانین، همواره گزینههای دیگری مانند خریدهای نظیربهنظیر و استفاده از شبکههای ناشناس روی میز هستند.
صرفنظر از اینکه مقررات این لایحه با شکل کنونی خود به تصویب برسند یا خیر، درهرصورت این اخطار دیگری برای خارج کردن تمامی بیتکوینها از دامان خدمات نگهداری رمزارز و صاحباختیار شدن خود افراد در نحوهی استفاده از آنهاست. شبکهی امنیتی Tor را در برنامهی Trezor Suite جهت افزایش امنیت خود در برابر ناظران بدچشم فعال کنید و این را بدانید که حفاظت از خودتان در مقابل قوانین ناقض حریم شخصی، یک حق طبیعیاست.
قوانین بیشتر و بیشتری از راه خواهند رسید. فقط میتوان به این امیدوار بود که مداخلات قانونگذاران حامی کریپتو شدت آسیبهای ناشی از این لایحه را به حداقل برسانند. در این حین، بهتر است در مسیر قطع ارتباط با خدمات نگهداری رمزارز مانند صرافیهای متمرکز گامهای لازم را بردارید و در مورد خطراتی که در کمین شما هستند، با جدیت بیشتری فکر کنید. تنها یک نَشت دیتا درنتیجهی وضع این قوانین میتواند پیامدهای جبرانناپذیری در پی داشته باشد.
ما به هیچوجه با قانونشکنی موافق نیستیم، اما مقررات دنیای کریپتو، همواره در حفاظت از سرمایهگذاران با شکست مواجه شدهاند و بهجای محافظت، راههای جدیدی برای تسهیل حملات سایبری ایجاد کردهاند. کاربران حق دارند تا از اموال خود محافظت کنند که دراینرابطه استفاده از کیف پول آفلاین یا سختافزاری میتواند مفید باشد.
عدم آگاهی دقیق از صنعت کریپتو، در تمامی قوانین مصوب آن به چشم میخورد – ما به تمام سوالات قانونگذارانی که ممکناست از نظراتمان در این زمینه استفاده کنند، پاسخگو خواهیم بود.
در پایان این مقاله به شما توصیه میکنیم اگر از کیف پول تراست والت برای نگهداری ارزهای دیجیتال خود استفاده میکنید، برای افزایش امنیت آن به مقاله آموزش بالا بردن امنیت کیف پول تراست والت در سایت ما مراجعه و مقاله مذکور را با دقت مطالعه کنید.