دائو (Dao) یا سازمان خودگردان غیرمتمرکز چیست؟
دائو (Dao) چیست؟
سازمانهای خودگردان غیر متمرکز (DAO) پلتفرمهای اشتغال بر مبنای کدهای منبع باز طراحی شده هستند. ماهیت این پلتفرم خودگردانی و اتکا به خود است. برای اینکه دائو بتواند کاملاً غیر متمرکز باشد، با هیچ ملت-دولت یا نهاد خاصی در ارتباط نیست، و در ابتدا به استفاده از شبکۀ اتریوم روی آورد.
خود دائو در اصل به معنی برقراری ارتباط است. گروه متنوعی از فرد در دائو بر مبنای قوانین نوشته شده بر روی بلاکچین در کنار هم به فعالیت ادامه میدهند. دائوها غالب شبکههای بلاکچین و اپلیکیشنهای غیر متمرکز بر مبنای قرارداد هوشمند را پشتیبانی میکنند. در سازمان خودگردان غیر متمرکز با هیچ حاکمیت مرکزیای روبهرو نیستیم.
بهجای حاکمیت مرکزی، دائو بر مبنای پیشنهادهایی که اعضایش ارائه میدهند فعالیت میکند. هر نود میتواند داوطلبانه به هر پیشنهاد رأی بدهد. این پیشنهادها که توسط اعضای دائو پیش کشیده میشود در صورتی است که اکثریت نودها از آن حمایت کنند و قوانین نوشته شده در قراردادهای هوشمند آنرا اتخاذ و پیاده سازند. از این رو، شالودۀ دائوها را همین قراردادهای هوشمند بنا نهادهاند و قانونگذاری دست آنهاست و اعمالی را که اعضای مختلف در دائو بر سر آن توافق کردهاند اجرا میسازند.
برای درک هر چه بهتر دائوها، آنها را کسبوکارهایی در بستر اینترنت تصور کنید که توسط جامعهای از افراد مختلف کنترل و مدیریت میشود. خزانههایی در دائوها نهفته است که هیچ کس غیر از افراد همان جامعه و بدون کسب اجازه بدان دسترسی ندارد. دائوها بر مبنای سلسلهمراتبی عمل نمیکنند و هیچ مدیریت ارشدی نیست که کارها را در دائو تصویب و تأیید کند. از قراردادهای هوشمند، حسابداری دفتر کل توزیع شده و رمزارزها برای حفظ ویژگی غیرمتمرکز بودن دائو استفاده میشود.
مقصود از دائو (Dao) چیست؟
تأسیس سازمان با مشارکت دیگران نیازمند منابع مالی عظیم و اعتماد بین افراد است تا بتوان به فعالیتی روی آورد. اما انجام چنین کاری در بستر اینترنت بهمراتب سختتر است. اعتماد، برقراری ارتباط، و کار کردن با کسی که بهشکل مجازی در اینترنت حضور دارد کاری دشوار است. از طرفی، نیازی نیست در دائو به کسی اعتماد داشت.
هر اتفاقی بر اساس کد دائو رخ میدهد و همین مسئله باعث شده است همه چیز بهشکل خودکار باشد. کد مذکور کاملاً شفاف است و قابل تأیید برای هر یک از اعضای دائو است. از این رو، هدف دائو فراهم کردن پلتفرم کاری متکی به خود و فاقد هر گونه قدرت متمرکز است.خوداتکایی دائو فرصتی نو برای همکاری در سطح جهانی فراهم آورده است. این شبکه تنوع در شیوۀ کسب درآمد را بسط داده است چون مردمان را قادر ساخته است با اعمال داوطلبانه کسب سود کنند. در اصل، ساختار دائو باز و مسئولیتمحور است، و این مسئله از خلال اشتراک ارزش پیشفرض با اعضای تشکیل دهندهاش تحقق یافته است.
آنها مشوقهایی برای اعضایشان در نظر میگیرند که اقتصاد مالکیت را ایجاد میکند. دائوها در بنیادیترین حالت خود در قالب پلتفرمهای پویا با الگوی «x برای کسب درآمد» ظهور پیدا کردهاند. حرف X در اینجا یعنی بینهایت احتمالی که افراد میتوانند از آن برای کسب درآمد استفاده کنند.
دائوها اقتصادهای بازی هستند که مروج الگوی x برای کسب درآمد هستند و سبب میشود کار کردن بسیار منعطفتر شود. ماهیت باز این اقتصادهای رمزارزمحور به افراد در ترکیب و انطباق حالتهای مختلف درآمدی کمک میکند. افراد بر اساس کارهای روزمره خود نظیر بازی کردن، سرمایهگذاری و درآمدزایی بر مبنای مهارتشان و غیره مقداری پول کسب میکنند.
مزیتهای اصلی دائو (Dao) چیست؟
در رابطه با دائو سه مزیت بنیادین را میتوان به شرح زیر نام برد:
نبود نیازی به اعتماد
بزرگترین مزیت دائو داشتن ماهیتی بدون هرگونه برقراری اعتماد است. وقتی شما در دائو مشغول فعالیت هستند نیازی نیست به هر گونه تصمیم از جانب مدیریت ارشد، مدیر یا رهبری اعتماد پیدا کنید. صرفنظر از اینکه توسعهدهندهای بزرگ دست از کار بر روی پروژهای بکشد یا حتی منابع مالی متوقف شود برنامه یا کل این سازمان همچنان به بقای خود ادامه خواهد داد. دائو به هیچ فرد واحدی متکی نیست؛ در مقابل، بهشکل پویا و جمعی بر مبنای منابع فردی اعضایش فعالیت میکند.
بدون توقف
مزیت دیگر دائو این است که نمیتوان آن را متوقف ساخت. اگر هر سازمان بزرگ دولتی مثل FBI، CIA یا هر نهاد دولتی دیگر مداخله کند، به هیچ وجه نمیتوان دائو را متوقف کرد. این پلتفرم به هیچ وجه ملزم نیست به هیچ کدام از این سازمانها اطلاعاتی ارائه دهد. چنانچه این سازمانها در دائو اطلاعاتی بخواهند باید مقدار بسیار زیادی ارز دیجیتال در اختیار داشته باشند.
بعد پیشنهادشان را به رأی میگذارند، و اعضای دائو باید این پیشنهاد را قبول کنند. به سخن دیگر، هیچ مقام، دولت یا حتی فردی عادی نمیتواند مرحلۀ ارائۀ پیشنهاد و رأیگری در دائو را دور بزند. از این رو، ممکن نیست یکباره و به دستور کسی فعالیتهایش متوقف شود.
منبعباز
دائو پلتفرمی منبعباز شناخته میشود، یعنی کدهایش در اختیار همه است و همین باعث شده افراد بتوانند با دائو همکاری و پلتفرم را اصلاح کنند. اطمینان زیادی به پلتفرمهای منبعباز وجود دارد زیرا توسعهدهندگان در سرتاسر جهان به آن کمک میکنند تا x انجام شود. بدین طریق، مکانیزم دائو با مشارکت منصفانه و شفافیتی که از سوی تمامی شرکتکنندگانش دارد بهبود مییابد.
دائو (Dao) راه حلی برای معضل رهبران اصلی سازمان ها
سازمان خودگردان غیر متمرکز (دائو) مدل سازمانی بلاکچین محوری است که هر دشواری مستمر در تقریباً هر صنعت و سازمانی را حل میکند:
یعنی معضل اصلی-عامل. هر گاه سیستم بهنحوی طراحی شد که فرد یا نهادی («نماینده») بتواند به نیابت از دیگر افراد یا نهادها («اصلی») تصمیمگیری کند یا دست به عملی بزند، با ریسک ذاتی در اهداف متنوع، اولویتبندیها، یا دسترسی به اطلاعات حساس در مورد احزاب دخیل مواجهیم. این وضعیت معضل اصلی-عامل را نشان میدهد، و یعنی ممکن است عامل بر مبنای منافع شخصی خود اقداماتی انجام دهد، حتی در صورتی که وی بهنمایندگی از منافع اصل انتخاب شده است تا تصمیمهایی بگیرد.
در حال حاضر، معضل مزبور دشواری مرسومی است که گریبانگیر طیف وسیعی از نهادهای دولتی و خصوصی است. دائوها با هدف حل این مشکل از خلال کاهش یا دور زدن نیاز به مداخلات انسانی سلسلهمراتبی یا هماهنگیهای انجام شده از یک مرکز، معمولاً سیستمهای «بدون نیاز به اعتماد» شناخته میشوند.
دائوها با تضمین این موضوع که ساختارهای مشوقی و جریان اطلاعات در سازمان بهنحو صحیح با فرمت کدبندی شده انطباق دارند، نقشی کانونی در کاهش مشکلات معمولی ایفا میکند که در معضل اصلی-عامل با آن برخورد میکنیم. انطباق مشوقها مفهومی تعریف شده از پروتکلهای بلاکچین است، و دائوها از منطبق یکسانی برای سازمانها و حاکمیت استفاده میکنند.
سازمان دائویی که بهدرستی اجرا شده باشد انگیزۀ ذی نفعان -از مؤسسان گرفته تا دارندگان ارزهای دیجیتال، کاربران، و اجتماع در کل- را در ادارۀ سازمان یا پلتفرمی غیرمتمرکز به هم منطبق میگرداند. اثرات احتمالی پیادهسازی دائوها در مقیاس بزرگ بسیار عظیم است، همانطور که دشواریهای جهان واقعیِ استفادۀ مؤثر از فناوری که دائو را ممکن میسازد نیز چنین است.
چه کسانی در سازمان های دائو (Dao) مشارکت می کنند؟
کار کردن برای کسب درآمد
اینها کارمندانی هستند که در سازمانی تماموقت روی پروژهای مشغول هستند. همیشه نیاز به کارمندان متخصص و دخیل حس میشود، اما با آمدن Web3، نیاز به این گروه از افراد نسبت به گذشته کم رنگتر میشود. گروههای کوچک با در اختیار داشتن نرمافزارها و قراردادهای هوشمند میتوانند تأثیری بزرگ در مقیاس عظیم داشته باشند. دائوها به این دلیل در مقایسه با شرکتها در دسترستر هستند چون جامعۀ بزرگتری از افراد در کنار هم در این پلتفرم بهشیوهای خودکار مشغول به کار میشوند.
مشارکت کردن برای کسب درآمد
افرادی که معمولاً جزو متخصص در حوزههایی از قبیل مالی، مهندسی و طراحی شناخته میشوند برای یکبار به تعداد زیادی افراد مشغول در دائوها خدمات ارائه میکنند و در حوزهای تعریف شده وظایف خاصی را انجام میدهند. آنها داوطلبانه به دائوها کمک میکنند تا از خلال اعمال و فعالیتهایشان به پاداشهایی برسند. این وضعیت غیرمتمرکز بودن را تضمین میکند و مانع بروز سلسلهمراتبهای بزرگ میشود.
شرکت کردن برای درآمدزایی
فعالیت و مشارکت بالا به تقویت هر چه بیشتر شبکهها میانجامد. با این حال، سالهاست که کاربران، مشتریان، و شرکتکنندگان در وب 2.0 بدون دستیابی به هر گونه سهم مناسب از ارزشیآفرینیشان برای این شبکهها مشغول ارزشیآفرینی بودهاند (برای نمونه، توسعهدهندگان اپل و تولیدکنندگان محتوا در یوتیوب).
قدرتی مرکزی، که هدف اصلیاش منافع شخصی است، میزان ارزش کارهایشان را تعیین میکند. به همین دلیل، چنانچه که شایسته است الگوهای توزیع برای تولیدکنندگان سودآور نیست و اساساً در جهت منافع شخصی مقامات مرکزی است.
دائوها، که بیشتر شبیه به اقتصاد باز رفتار میکنند تا سازمانهایی بسته، بر مبنای ارزشی که افراد ارائه میکنند، بدون توجه به اینکه چه کسانی هستند، به آنها پاداش میدهد. این یعنی رفتارهای عادی مفید برای شبکه را میتوان به ابزارهای تولید درآمد تبدیل کرد. تقریباً هر کسی صرفاً با پیشبرد زندگیاش بهصورت آنلاین، خرید کردن و مشارکت کردن در قالب کاربر میتواند پول کسب کند.
بازی کردن برای کسب درآمد
بازی کردن برای کسب درآمد مفهومی انقلابی در حوزۀ بازی است که به بازیکنان برای مشارکت و موفقیت در بازی پاداش میدهد. مدلهای مرسوم بازی فقط شامل مبادلۀ یکطرفۀ ارزش به سمت تولیدکننده یا پلتفرم بازی بوده است، اما مدل مزبور هم به توسعهدهندگان و هم بازیکنان پاداش میدهد.
این نوع مدل نوعی از اقتصاد بهشمار میرود: به بازیکنان برای تلاشهایشان (وقت و سعیشان) و سرمایه (خرید مستمر NFTها برای انجام بازی) پاداش در نظر گرفته میشود.
یادگیری برای کسب درآمد
یادگیری برای کسب درآمد رویکرد آموزشی انقلابی محسوب میشود که فرد در صورتی که ثابت کنند موضوعی را یاد گرفتهاند، بهجای پرداخت برای یادگیری، هزینهای به او پرداخت میشود. زمانی میتوان به این وضعیت دست یافت که مهارت، یادگیری، یا دانشی را که فرد آموخته است برای شبکهای ارزش داشته باشد، و در نتیجه شبکه آماده باشد کمکهزینههایی برای این یادگیری ارائه دهد.
سرمایه گذاری برای کسب درآمد
هر کسی که به اینترنت و کیف پول رمزنگاری شده دسترسی داشته باشد میتواند در شرکتهایی با رشد بالا سرمایهگذاری کند. در آینده یکیک افراد به سرمایهگذار بدل میشوند، زمانی که هر شبکه ارزهای دیجیتال مخصوص به خودش را دارد. از طریق مشارکت در شبکهها میتوان ارزهای دیجیتالی کسب کرد و توانایی دریافت این توکنها به مجوز نیاز ندارد. سرمایهگذاری به منبع کلیدی درآمدزایی برای بخش درحال رشدی از جمعیت تبدیل خواهد شد.
دائو (Dao) چگونه کار میکند؟
بهرغم متفاوت بودن مکانیزمهای زیربنایی که از دائو در پروژههای بلاکچین مختلف پشتبیانی میکنند، چندین مرحلۀ عمومی وجود دارد که دائو باید برای راهاندازی پایدار طی کند:
تدوین قراردادهای هوشمند:
قبل از اینکه بتوان از پلتفرم دائویی استفاده کرد، باید قوانین زیربنایی آن تعریف و در مجموعهای از قراردادهای هوشمند نوشته شود. با توجه به تغییرات آتی در مورد جریانهای کاری عملیاتی، لازم است در مورد سیستم حاکمیتی و ساختارهای مشوق آن رأیگیری شود تا بتوان آن را اجرایی کرد، این مرحله مهمترین مرحله برای خلق دائویی پایدار و خودگردان است، چون هر گونه اشتباه اولیه یا نادیده گرفته شدن جزئیات در این مرحله به برهم خوردن ثبات پروژه خواهد انجامید.
قرارداد هوشمند دائو شالودۀ آن را شکل میدهد. این قرارداد هنجارهای سازمان را برقرار میسازد. به محض اینکه قراردادی در بلاکچین بارگزاری شود، فقط با رأیگیری است که میتوان آن را تغییر داد. چنانچه فردی بخواهد چیزی را که در مجموعه مقررات و استدلالهای این منشور بیان نشده است تغییر دهد شکست خواهد خورد. چون خزانهداری نیز بر مبنای قرارداد هوشمند بنا شده است، کسی حق ندارد بدون توافق جمعی پول خرج کند.
در نتیجه، دائوها به مقام مرکزی نیازی ندارند. البته گروه در کنار هم دست به تصمیمگیری میزنند و وقتی رأیگیری شد معاملات بهشکل خودکار رخ میدهند. بدین خاطر میتوان اینکار را انجام داد که به محض بارگزاری قراردادها در بلاکچین دیگر نمیتوان در آن دست برد. چون همه چیز در معرض عموم قرار دارد، نمیتوانید بهشکل یکجانبه کد (مقررات دائو) را بدون اینکه کسی متوجه شود تغییر دهید.
منابع مالی:
به محض اینکه خالقان دائو قراردادهای هوشمند حاکم بر آن را تدوین کردند، لازم است برای عملیاتی ساختن دائو منابع مالی آن تأمین شود. این قراردادها باید متضمن ایجاد و توزیع نوعی از املاک داخلی، نظیر توکنها، باشد که بتوان آن را در دائو خرج کرد، در مکانیزمهای رأیگیری از آن استفاده کرد یا برای ترغیب افراد به انجام برخی فعالیتهای خاص در اکوسیستم مذکور به کار گرفت.
از اینجاست که افراد یا نهادهای علاقهمند در مشارکت در رشد دائو میتوانند ارزهای دیجیتال خاص دائو را خریداری یا به روشهای دیگر کسب کنند، که معمولاً به کسب حق رأی میانجامد.
بهرهبرداری:
وقتی دائو منابع مالی لازم برای عملیاتی شدن را کسب کرد، تمامی تصمیمها از خلال اتاق آرا انجام خواهد شد. در نتیجه، تمامی دارندگان توکن به ذینفعانی بدل میشوند که میتوانند در رابطه با منابع مالی دائو در آینده و شیوۀ تخصیص آن پیشنهادهایی ارائه دهند. چنانچه سیاستگذاری توزیع ارز دیجیتال دائو و مکانیزمهای اجماع در قراردادهای هوشمند زیربنایی بهدرستی طراحی شده باشد، ذی نفعان دائو بهطور طبیعی به سمت سودآورترین پیامدها برای کل شبکۀ دائو پیش خواهند رفت.
از این رو، سازمان دائویی که ایجاد میشود میتواند مستقل از خالقان خود یا هر نهاد قانونگذار مرکزی به کارش ادامه دهد. از آنجایی که دائوها منبعباز شناخته میشوند، تمامی قوانین، معاملات، و فعالیتهایی که درونش رخ میدهد بر روی بلاکچین ثبت میشود و هر کسی میتواند آن را بررسی کند، موضوعی که معمولاً شفافیت و مصونیت کامل آن را تضمین میکند.
بهطور خلاصه، ذینفعان دائو از طریق اهداف مشترک به هم گره خوردهاند، اهدافی که از قبل و از طریق پیروی از مشوقهای شبکهای خاص بدان رأی میدهند که توسط سیاستگذاریهای توافق همگانی که زیربنای دائوست امکانپذیر است.
آیا دائو (Dao) در جهان واقعی کارکرد دارد؟
چون دائوها نشانۀ جدایی از ساختار سازمانهای مرسوم و شیوۀ عملیاتیشان هستند، دشواریهای حقوقی و عملیاتی متعددی وجود دارد که این سازمانها باید بر آن فایق آیند. برای نمونه، چون میتوان دائوها را بهشکل فیزیکی در گسترۀ چندین کشور و حوزۀ قضایی بسط داد، هر موضوع حقوقی که پیش میآید مستلزم این است که چندین حقوق منطقهای و هر گونه روابط قراردادی بینکشوری مربوط برای حل این مسئله اقدام کنند.
از این گذشته، از آنجایی که تغییر کد یا ساختار قرارداد هوشمند به اتفاق آرا نیازمند است، ممکن است قبل از اینکه ذینفعان دائو بتوانند بهطور جمعی دست به حل مشکل بزنند، فعالان بدطینت از باگ یا اشکال در طراحی سوءاستفاده ببرند. این نوع از سوءاستفاده در یکی از اولین تلاشهای سرمایهگذاری جمعی در بلاکچین اتریوم اتفاق افتاد:
در ۲۰۱۶، دائو به دلیل آسیبپذیریهای موجود در پایگاه کدهایش هک شد و باعث شد هارد فورک جنجالی در شبکۀ اتریوم منابع مالی دزدیده شده را از دائو به قرارداد هوشمند جدیدی منتقل کند. این اتفاق لحظۀ حساسی برای بلاکچین محسوب میشد، و از آن زمان به بعد پیشگیری از چنین هکی همواره در اولویت توسعهدهندگان بوده است.
NFT و دائو (Dao)
دائوها جوامع حاکمیت و NFTها داراییهای خاص دیجیتال هستند. تولیدکنندگان به خلق NFTها در بستر قابل گردآوری NFT – DAO دست میزنند و دائوها چرخه زندگی آنها را مدیریت میکنند. چون NFT قابل گردآوری است، پس از اینکه توسط خالقش ایجاد شد در دائو به فروش میرسد. دائو پول خودش را (از خزانهداری) ضرب میکند و آن را با NFTها مبادله میکند. از NFTها برای پشتیبانی از توکنها (در قالب وثیقه) که انتشار میشوند استفاده میشود.
در صورت ارزشمند بودن NFTهاست که ارز دیجیتال ارزش پیدا میکند. در نتیجه، دائو میتواند NFTها را مبادله کند تا در صورت بروز معاملهای حقالزحمۀ ذینفعان را بپردازد. رویکرد مذکور تضمین میکند توکنها بهمرور زمان ارزش خود را حفظ خواهند کرد.
ارزش توکن توسط NFT تعیین میشود و توکن برای دائو اهرم حاکمیت به همراه دارد. توکنهای منتشر شده توسط دائو هم دارای ارزش پولی و هم سود است. پیوند مستقلی که دائو دارد برایش کارکرد به همراه دارد. توکنداران حق رأی دارند و با توکنهایی که دارند حق انتخاب پیدا میکنند. ارزهاب دیجیتال دائو به همین جهت سودمند هستند.
آینده شغلی دائو (Dao):
با وقوع تغییرات عمدهای که در فناوری و محیط شغلی در سرتاسر جهان شاهد هستیم، این احتمال وجود دارد که در آینده انسانها دست از کار کردن برای بخشهای دولتی و شرکتها بکشید. مردم بهجای کار کردن در محیط اداری مرسوم، به سمت مشاغلی روی میآورند که همچون سرمایهگذاری، حوزۀ بازی، مهارتهای یادگیری، خلق آثار هنری و تولید محتوا، در زمرۀ اعمال داوطلبانه قلمداد میشود.
آنها با ایجاد تغییر عمده در مکانیزم کار کردن به خوداتکایی میرسند و بدون اینکه تحت کنترل باشند درآمدزایی میکنند. این قبیل محیطهای شغلی آیندهنگر در شبکههای مختلف در حال رشد و توسعه است. پشتیبان این شبکهها بلاکچین ها هستند.
وجود محیط کاری که به خود متکی است فرصتهای تازهای را به روی افراد میگشاید و کمکشان میکند ورای مشاغل مرسوم رشد یابند. فرهنگ مرسوم ادارات شدیداً خلاصه شده است در «کار کردن برای کسب درآمد.» اما در سناریوی کار آیندهنگر با تولید منابع درآمدی از خلال اعمال و فعالیتهای داوطلبانۀ فرد سروکار داریم.
الگوهای شغلی نظیر «یادگیری برای کسب درآمد»، «خلق برای کسب درآمد»، «بازی کردن برای کسب درآمد»، و «مشارکت کردن برای کسب درآمد» سرآمد بقیه الگوها خواهند بود. تمامی این الگوهای شغلی در حال روی کار آمدن هستند. انفلوئنسرها در رسانههای اجتماعی خیلی ساده با شرکت در شبکهها و بازیکنان Axie Infinity نیز با انجام بازیهای این شرکت کسب درآمد میکنند.
با این حال، برای شکوفایی چنین مدلهای کاری به سازمانهای خودگردان غیر متمرکز (DAO) نیاز داریم. دائوها (DAOs) در خصوص تمامی اعمال فرد در خارج از حوزۀ شرکتی هماهنگیهای لازم را انجام میدهد و افراد فرصتهای بیشماری برای اکتشاف و درآمدزایی در اختیار خواهند داشت.
این مسئله به تنوع کارکردهای دائوها نیز میافزاید. سازمان خودگردان غیر متمرکز نظامی بر پایۀ اینترنت و پروتکلهای بلاکچین است، و از جمله ویژگیهای بنیادین آن میتوان به بهرهبرداری خودکار از قراردادهای هوشمند اشاره کرد.
چه پلتفرم هایی در بازار ارزهای دیجیتال از دائو (Dao) استفاده می کنند؟
دائوها همواره در بازارها جلب توجه میکنند. در حال حاضر، چندین پروژۀ نویدبخش بلاکچین وجود دارد که از مکانیزمهای حاکمیتی کاملاً غیرمتمرکز، بالاخص در حوزۀ امور مالی غیرمتمرکز (DeFi)، بهره جستهاند. در ادامه، فهرستی مختصر از پروژههای جاری بلاکچین معرفی شده است که مبانی کانونی دائو را بهکار بستهاند:
بیتکوین:
شبکۀ بیتکوین را میتوان اولین دائوی ابتدایی نامید چون کاملاً بر اساس پروتکل مشارکت آزاد و توافق جمعی فعالیت میکند که رفتارهای شبکۀ گستردهای از مشارکتکنندگان را هماهنگ میسازد که همدیگر را نمیشناسند. با وجود این، شبکۀ بیتکوین فاقد مکانیزمهای حاکمیتی پیچیدهایست که در دائو شاهد آن هستیم، و بهندرت از آن در قالب چنین پلتفرمی یاد میشود.
Dash:
دش رمزارز منبعباز و همتا به همتا (P2P) محسوب میشود که پرداختهای آنی و معاملات محرمانه را امکانپذیر میسازد. در حالی که این پروژه دائوست چون تمامی تصمیمها از خلال زیرمجموعههایی از مسترنودها بهشکل جمعی گرفته میشود، همچنان معلوم نیست این شبکه تا چه حد غیرمتمرکز است به این دلیل که توکنهای حاکمیتی این شبکه بهنحوی توزیع شدهاند که ثروت را در دست عدۀ قلیلی از ذینفعان گرد آورده است و قدرت رأیدهندگی بسیار زیادی را در این پروژه به آنها اعطا کرده است.
MakerDAO:
MakerDAO شبکۀ اعطای وام غیرمتمرکزی است که بر روی بلاکچین ایتریوم ساخته شده است و پروتکل پشت پردۀ استیبل کوین DAI است. بنیان MakerDAO، که هدایت توسعۀ این پروژه را از آغاز شکلگیریاش عهده دار بوده است، در آوریل 2020 چندین اصلاحیه مهم را اجرا کرده است تا کاملاً غیرمتمرکز شود؛
از جمله اعطای کنترل به عرضۀ توزیع نشدۀ ارزهای دیجیتال حاکمیت این پروژه (MKR) به دارندگان MKR به شکل عمده، برقراری فرآیند انتخاب مشارکتکنندگان پولی و بهبود فرآیند مشارکت رأیدهنده تا برای ذینفعان خرد نیز سودمند باشد. بدین شکل، بنیان MakerDAO امیدوار است خود را کنار زده و مالکیت کامل پروژه را به شبکۀ توزیع شدۀ ذی نفعان واگذار کند.
Uniswap:
در سپتامبر ۲۰۲۰، Uniswap اقدام به انتشار ارز دیجیتال حاکمیت، UNI، بهمنظور تبدیل آن به پروتکلی غیر متمرکز و با محور اجتماع کرد. با این حال، جامعۀ Uniswap در مورد میزان غیر متمرکز بودن الگوی حاکمیت Uniswap نگرانیهایی از خود نشان داده است، بالاخص با توجه به اینکه برای ارائۀ پیشنهادهای حاکمیتی به حداقل حد آستانۀ %1 کل عرضۀ UNI نیاز است -مجموعی که به راحتی مانع %99 از دارندگان UNI (کسانی که کمتر از %1 دارایی دارند) است که نخواهند توانست برای تغییر پروتکل Uniswap پیشنهاد خود را عرضه دارند.
با توجه به نمونۀ فوق، روشن است بسیاری از پروژههای بلاکچین که بر اساس فلسفۀ غیر متمرکز بودن ساخته شدهاند در مسیر تبدیل شدن کامل به الگویی کاملاً غیر متمرکز هستند. تا این لحظه، مهم است یاد آور شد هر چه ذینفعان بیشتری در دائو حضور داشته باشند، پلتفرم مذکور به درجۀ بالاتری از غیر متمرکز بودن میرسد.
این دلیل عمدهایست که چرا خیل عظیمی از پروژههای جاری بلاکچین در مراحل ابتدایی خود میزانی از تصمیمگیری متمرکز پروژه را، تا قبل از رسیدن به مقیاس لازم برای تبدیل شدن به دائوی تمام عیار، امکانپذیر میکنند. و، با در نظر داشتن اینکه بیشتر پروژههای DeFi چند سال بیشتر از عمرشان نمیگذرد، بسیاری از اینها هنوز تا تبدیل شدن به پلتفرمی کاملاً غیر متمرکز فاصله دارند، گرچه رسیدن به وضعیت دائو در غالب موارد هدف اصلی این پروژهها محسوب میشود.
بهرغم اینکه دشواریهای طراحی و اجرای دائوهایی بسیار پایدار و ارزشآفرین بزرگ هستند، با تمام این تفاسیر، دائوها فرم جدیدی از تغییر جهانی در مورد حاکمیت شرکتی محسوب میشود.
در حالی که نواحی خاکستری حول دائوها در حال روشن شدن است، تعداد روزافزونی از سازمانها بهدنبال استفاده از پلتفرمهای دائو هستند تا برخی از ابعاد خاص فعالیتهای موجود در هستۀ تجاری خود را بهصورت خودکار درآورند. و در حالیکه پیچیدگی مستمر الگوهای تجاری مدرن به این معنی است که ذینفعان دائو نیز باید بر همین مبنا اقدام به اتخاذ سیستمهایشان کنند، هدف برقراری سازمانهای شفاف و خودگردان هر چه بیشتر به واقعیت نزدیک و نزدیکتر میشود.
انتقاد به سازمانهای دائو (Dao)
تا ۲۰۱۶، دائو بخش بسیار بزرگی از ارزهای دیجیتال اتر را که تا آن زمان منتشر شده بود در اختیار داشت (تا %۱۴، طبق گزارشی توسط اکونومیست). با این حال، و تقریباً در همین زمان مقالهای منتشر شد که به برخی از آسیبپذیریهای امنیتی اشاره کرده بود و به سرمایهگذاران در مورد رأیدهی در مورد پروژههای آتی سرمایهگذاریها تا زمان رفع این مشکلات هشدار داده بود.
بعداً، در ژوئن ۲۰۱۶ هکرها با تکیه بر همین آسیبپذیریها به دائو حمله کردند. هکرها به 3.6 میلیون ETH به ارزش 50 میلیون دلار آن زمان دسترسی پیدا کردند. این اتفاق بحثهای گسترده و مناقشهبرانگیزی بین سرمایهگذاران دائو ایجاد کرد، برخی راههای مختلفی را برای حل موضوع هک پیشنهاد میدادند و دیگران از دائو میخواستند سریعاً فعالیتهای خود را متوقف سازد. این رویداد سریعا در هارد فورک ایتریوم اتفاق افتاد که اندکی پس از این واقعه به وقوع پیوست.
طبق گزارش IEEE Spectrum، دائو در برابر خطاهای برنامهنویسی و حملات آسیبپذیر بود.
این حقیقت که سازمان مزبور در خصوص شرایط مقررات و قانون تجاری در حال تعیین محدودههای جدیدی بود باعث نشد این فرآیند آسانتر شود. انشعابات ساختار سازمان متعدد بود: سرمایهگذاران نگران بودند در برابر اقدامات دائو، بهعنوان سازمانی بزرگتر، مسئول شناخته شوند.
دائو در حوزهای نامعلوم فعالیت میکرد و معلوم نبود آیا در زمینۀ خریدوفروش اوراق بهادار نیز دست دارد یا خیر. از این گذشته، مسایل درازمدتی در مورد شیوۀ کارکرد دائو در جهان حقیقی وجود داشت. هم سرمایهگذاران و هم پیمانکاران میبایست ایتریوم را به ارزهای فیات تبدیل کنند و این میتوانست روی ارزش اتر اثر بگذارد.
پیروی بحثهای مناقشهبرانگیز در مورد آیندۀ دائو و رویداد هک عظیمی که در اوایل این تابستان رخ داد، در سپتامبر 2016، برخی از صرافیهای مشهور ارز دیجیتال ارز دیجیتال دائو را از فهرست خود خارج ساختند و پایان دائو را همانگونه که در ابتدا تجسم شده بود رقم زدند.
در جولای ۲۰۱۷، کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) گزارشی را منتشر کرد و معلوم شد که دائو اوراق بهادار را در قالب ارز دیجیتال روی بلاکچین ایتریوم به فروش میرسانیده است و بخشی از قانون مربوط به اوراق بهادار آمریکا را نقض کرده است.
آینده دائو (Dao)
آینده چه چیزی را برای دائو در بر دارد؟ آن پلتفرم دائویی که در ابتدا تجسم شده بود تا میانۀ ۲۰۲۰ بازگشتی نداشت. با این اوصاف، علاقهمندی به سازمانهای خودگردان و غیر متمرکز در قالب گروهی بزرگتر همچنان به رشد خود ادامه داد. در 2021، Maker Foundation، شرکتی برجسته در حوزۀ کریپتو و قهرمان اصلی دائو، اعلام کرد عملیاتهای خود را رسما به MakerDAO (خالق استیبل کوین DAI) واگذار خواهد کرد و تا پایان سال فعالیتهایش را متوقف خواهد ساخت.
در حالی که نگرانیهای بسیاری در خصوص مسایل احتمالی حول قانونی بودن، امنیت و ساختار وجود دارد، برخی از تحلیلگران و سرمایهگذاران بر این باورند که در نهایت این نوع سازمان به شهرت میرسد، و حتی شاید جای کسبوکارهای ساختارمند مرسوم را نیز پر کند.
بهترین پروژههای دائو (Dao) در 2022
دائو به معنی سازمان خودگردان غیرمتمرکز است. بر خلاف سیستم مالی مرسوم که بهشکل مرکزی اداره میشود، دائو شامل مجموعه افراد از بخشهای مختلف جهان است تا تغییرات را رقم زنند، لذا هیچ مالک معینی در پروژه دائو وجود ندارد.
کسانی که ارز دیجیتال پروژه دائو را در اختیار دارند برای اتخاذ تصمیمهای مختلف از حق رأیدهی برخوردارند. کدهای رمزنگاری شده جایگزین ساختارهای کنترل مرکزی شده است تا از بروز هر گونه خطایی جلوگیری شود و لذا اصطلاح «DAO» معمولاً به امور مالی باز یا امور مالی غیر متمرکز «DeFi» مربوط میشود.
پس از طراحی شبکۀ بلاکچین بیتکوین، بلاکچین ایتریوم به وجود آمد، و در ابتدا بهخاطر ویژگی قراردادهای هوشمند انقلابیاش الهامبخش پروژههای دائوی متفاوتی بود.
MakerDAO، اولین پروژه دائو که استیبل کوین DAI را معرفی کرد، بر روی شبکۀ بلاکچین ایتریوم ساخته شد. نه فقط شبکۀ بلاکچین ایتریوم، بلکه امروزه بسیاری از قراردادهای هوشمند دیگر بلاکچینهایی را ایجاد کردهاند که از دائو نظیر Everscale، Polkadot و غیره پشتیبانی میکنند. پروژههای دائوی مختلفی وجود دارد. اساساً، میتوان سه دسته دائو را طبقهبندی کرد:
- دائوهای اجتماعی
- دائوهای گیمینگ
- دائوهای گردآورنده
چشمانداز دائو در 2021 مهیج بهنظر میرسید و جریان عظیمی در جهت رفتن به سوی اکوسیستمهای غیر متمرکز وجود داشت. پروژههای مشهور نظیر MakerDAO, Uniswap, Aave و غیره فعالان کلیدی بازار شناخته میشدند. تا امروز، محبوبیت پروژههای دائو بهخاطر دلایلی که ذکر میکنیم در حال افزایش بوده است.
دائوها بر مبنای شبکه بلاکچین غیر متمرکز ساخته شدهاند، لذا نمیتوان تغییری در آن ایجاد کرد مگر زمانی که تمام یا اکثریت اعضای دائو با آن موافق نباشند، برای همین است که این سیستمی کاملاً دموکراتیک محسوب میشود.
- هر کسی آزاد است وارد پروژه شود.
- DeFi مبتنی بر دائو خدمات مالی شفاف و بدون اجازه را به هر کسی بدون هر گونه محدودیت ارائه میدهد.
- dAppهای بزرگ زیر نظیر دائوها فعال هستند.
انتظار می رود عطش پروژههای دائو حتی در 2022 به رشد خود ادامه دهد، لذا جالب است پای نظرها در مورد بهترین پروژههای دائو در 2022 نشست. در ادامه نظر برخی از پژوهشگران و تحلیلگران حوزه ارزهای دیجیتال را در مورد بهترین پروژه های پیش روی دائو ارائه می کنیم:
امیلیا اوکیکی، پژوهشگر و علاقهمند به بازار ارزهای دیجیتال
– توصیه میکنید کدام پروژه دائو را دنبال کنیم و چرا؟
توصیه بنده Uniswap است.
این پروژه بیشتر به خاطر پروتکل معاملۀ غیر متمرکزش مشهور است. این پروژه معامۀ خودکار با ارزهای دیجیتال امور مالی غیر متمرکز (Defi) است.
امنیت بدون شک بهدست میآید، چون توکنی از نوع ERC-20 است، یعنی بر روی ایتریوم فعالیت دارد یا بدان نیازمند است.
چون Uniswap غیر متمرکز است، امکان معاملۀ همتا به همتای رمزارز را میدهد و اینکار بر اساس قراردادهای هوشمند (ساخته شده بر روی پروتکل ایتریوم) انجام میشود.
این پروژه به سرمایهگذاری حتمی برای بسیاری از علاقهمندان حوزۀ رمزارز بدل شده است. همچنین توانسته است بین 20 رمزارز اول در بازار سرمایه جا باز کند. و به بزرگترین مبادلۀ غیر متمرکز (DEX) در جهان بدل شده است.
Uniswap یکی از پروژههای در حال رشد دائوست که اخیراً 15 دلار قیمتگذاری شده است و بیشبینی میشود امسال بین 50-30 دلار قیمت داشته باشد.
سرمایهگذار میتواند از طریق مشارکت در استخر نقدینگی که از DEX پشتیبانی میکند ارز دیجیتال Uni دریافت کند.
سرمایهگذاری در Uniswap ایدۀ بدی نیست، بلکه حرکتی مثبت در جهت برتری یافتن در آینده است.
الکساندر دی، کارآفرین، سرمایهگذار بازار رمزارز، برنامهنویس
– توصیه میکنید کدام پروژه دائو را دنبال کنیم و چرا؟
اخیراً به SputnikDAO برخورد کردهام. این هابی برای دائوهاست، آنهایی که بر اساس پروتکل NEAR طراحی شدهاند. در حال حاضر، تقریباً 250 دائوی مختلف را در برگرفته است که به امور مالی، یا آموزش، یا جوامع بومی و امثال آن تعلق دارد.
از این گذشته، ابزاری نیرومندی است که اجازه میهد ظرف یک دقیقه دائوی خود را طراحی کنید، به مهارت فنی خاصی نیاز ندارد و میتوانید با هزینههای کم (5 NEAR یا تقریباً 80 دلار) کارتان را شروع کنید. در واقع، این مقدار جزو اجرت یا قیمت، یا حتی هزینههای غیر قابل بازگشت هم نیست. بلکه اولین کمک به منابع مالی خزانهداری دائوی خودتان محسوب میشود، لذا در تملک خودتان باقی میماند.
پروتکل NEAR معاملات سریع و کم هزینه را فراهم میکند، دقیقاً همان چیزی که برای حمایت از جامعۀ دائو بدان نیاز دارید، به کاری که دائو انجام میدهد وابسته نیست: یا DAppهای جدیدی میسازد، یا برای گیمینگ از تصاویر و NFT بهره میجوید یا هم به هر وسیلۀ دیگری متوسل میشود.
گذشته از این، به نظر من خود کوین NEAR هنوز قیمت کمی دارد. لذا سرمایهگذاری خوبی میتواند باشد تا با این پروتکل دست به ساخت دائویی زد.
با در اختیار داشتن SputnikDAO خیلی راحت میتوانید در عمل یاد بگیرید دائو چیست و چطور کار میکند، میتوانید پلتفرم خودتان را هم بسازید یا به هر پلتفرمی که در ابتدای راهش قرار دارد ملحق شوید. بهجای اینکه با افراد زیادی در رابطه با دائوها به گفتگو بنشینید میتوانید خودتان در یک دائو کسب تجربه کنید. برای همین است که شدیداً توصیه میکنم به این هاب توجه نشان دهید.
اوفلیگ اوگ، معاملهگر، سرمایهگذار، علاقهمند به ارزهای دیجیتال
– توصیه میکنید کدام پروژه دائو را دنبال کنیم و چرا؟
دائوها دو مزیت عمده دارند:
- آنها کاملا غیرمتمرکز هستند، هر عضو حق رأی مساوی دارد و میتواند روابط میان مشارکتکنندگان را با ایجاد قوانین معامله تنظیم کند،
- دائو در مدیریت پورتفولیو بهرهوری بیشتر و هزینۀ کمتری دارد.
توصیه میکنم Merit Circle را دنبال کنید. این پلتفرم دائو با تمرکز بر بازی کردن برای کسب درآمد است. جامعۀ آن بهترین بازی را برای سرمایهگذاری و حمایت از رشد آن انتخاب میکند.
دارندگان آن وقتی پروژه رأی بیشتری کسب کند و موفقتر عمل کند سود دریافت میکنند. چه چیزی میتواند هیجانانگیزتر از بازیهایی باشد که سیستم اقتصادی خودشان را دارند. بالاخص در زمان ظهور متاورس. جامعه آن فعال و متنوع است و پیوسته بهدنبال بهترین پروژهها هستند، همچنین برای خلاقیت پاداش در نظر میگیرند و رویدادهای اعطای جایزه نیز برگزار میکنند.
سخن آخر درباره دائو (Dao)
پلتفرم دائو مزیتهایی دارد، از جمله اینکه خودکفاست، به رهبر نیاز ندارد، و شفافیت در هدف و قابلیت پیشبینی شوندگی به همراه دارد چون هر چیزی بر مبنای قراردادهای هوشمند تنظیم شده است. هر تغییری باید به رأی تمام گروه گذارده شود که در عمل بهندرت اتفاق میافتد. همچنین باید گفت پلتفرمهای دائو بسیار شفاف هستند، چون هر چیزی ثبت میشود، و میتوان رأیها، پیشنهادها و حتی کدها را وارسی کرد. از این رو، دائو خلاصهای از خود اتکایی در مسیر شغلی در مقایسه با محیط شغلی مرسوم شناخته میشود.